۲۸ آبان ۱۳۸۷

شوی پشیمان به خدا وای وای بر دل من


ذلیل و بیچاره تر از من نیست در کوی تو
خمیده شد پشت من از غم چون ابروی تو

گرفته هر کس ز لب لعل تو کام دل خود
نشد روا کام من ز تو وای وای بر دل من

به مجلس بیگانگان نوشی باده ی ناب
به هر کجا میروی با هر کس مست و خراب

خبر نداری ز حال خود با مردم که چه سان
کند بسی زار و ستم وای وای بر دل من

کسی چو من قدر تو را کی داند صنما
به راه عشق تو دهم جان و دل به فدا

بیا بنه رسم ستم یک سو دلبر من
شوی پشیمان به خدا وای وای بر دل من

نویسنده وبلاگ