پرده را برداریم
بگذاریم احساس هوایی بخورد
بگذاریم بلوغ ، زیر هر درخت که میخواهد بیتوته کند
بگذاریم غریزه ، پی بازی برود
کفش ها را بکند و به دنبال فصول از سر گل ها بپرد
بگذاریم که تنهایی آواز بخواند
چیز بنویسد و به خیابان برود
ساده باشیم
ساده باشیم چه در باجه یه بانک
چه در زیر درخت
.....به یاد سهراب
عارف آب و خاک و درخت
من نمی دانم
که چرا می گویند
اسب حیوان نجیبی است ،کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست ،جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد ، واژه باید خود باران باشد
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت ..
...
سهراب سپهری