قرن ما شاعر اگر داشت،
هوا بهتر بودخار هم كمتر نبود از گل، بسا گل تر بود
قرن ما شاعر اگر داشت،
كه كبوتر با كبوتر، باز با بازنبود، شعار پرواز
واي بر ما كه تصور كرديم عشق را بايد كشت
در چنين قرني كه دانش حاكم است
عشق را از صحنه دور انداختن
ديوانگي است
ديوانگي است
درماندگي است
شرمندگي است
قرن، قرن آتش نيست
قرن يك هواي تازه است
فكرها را شستشويي لازم است
گم شديم گر در ميان خويشتن
گم شديم گر در ميان خويشتن
جستجويي لازم است
نازنين ها،
نازنين ها،
از سياهي تا سفيدي را سفر بايد كنيم