با من بخند ، خنده اگر هم مدام نيست
غم را بدون لطف تو حسنالختام نيست
غم را بدون لطف تو حسنالختام نيست
در بستري که عشق به عرفان رسيده است
من را ببوس ، بوسه به قرآن حرام نيست
هر چند شور معجزه در ما رسوخ کرد
اما بدون حادثه دنيا به کام نيست
با احترام رد شدهام از کنارتان
جرات براي گفتن حتي سلام نيست
حتي اگر تمام جهان يک غزل شود
قادر به انتقال کمي از پيام نيست
وقتي غزل به جرات گفتن نميرسد
ديگر ميان فاجعه جاي کلام نيست
اما قبول کن که در اين شهر لعنتي
چيزي بجز تو قابل هيچ احترام نيست