لحظه ديدار نزديك است
باز من ديوانه ام، مستم
باز مي لرزد، دلم، دستم
باز گويي در جهان ديگري هستم
هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ!!
هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست!!
آبرويم را نريزي، دل
اي نخورده مست
لحظه ديدار نزديك است
باز من ديوانه ام، مستم
باز مي لرزد، دلم، دستم
باز گويي در جهان ديگري هستم
هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ!!
هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست!!
آبرويم را نريزي، دل
اي نخورده مست
لحظه ديدار نزديك است