۲۰ مرداد ۱۳۸۸

تولدم مبارک ! ...


در انتهاي ذهن مُشَوّش خود
کلمات را تحت تعقيب قرار مي دهم !
نه واژه ايي ميآبم که شرح حالي باشد
نه جمله ايي که تسکين اين دلِ پاره پاره ...

غم نويس نيستم
فقط گاه و بي گاه
آب و هواي دل را مکتوب مي کنم ...
همین ! ...

حالا اگر آسمان دل هميشه
سرخ و کبود و غم گرفته است ، چه کنم !؟ ...
..
با اين حال
اين سرخي و کبودي آسمان دل را
از خاکستري جنس آدمي
بارها و بارها دوست تر دارم ...
...
با اين حال
گاه و بي گاه لال مي شوم
که نکند دلي بلرزد ...
نکند اشکي جاري شود ...
نکند دلي آزرده ...
حال بانگ هايي که هميشه
در درونم
در ذهنم
مرا صدا مي زنند
آيا مي دانند ؟
مي دانند که صاحب اين دل پاره پاره
براي پرواز ، پر پر مي زند ...

و امشب
آغاز سی ام مین سال زمين گير شدن من !
نمي دانم ...شايد ،

فقط شايد ...

تولدم مبارک ! ...

نویسنده وبلاگ