۱۳ دی ۱۳۸۷

تو را ندیده ام ولی ندیده دوست می دارمت


تو را ندیده ام ولی ندیده دوست می دارمت
به دست گرم عاشقی دوباره می سپارمت

غزل تو ای غزال من ستاره شمال من
همیشه تا همیشه ها به دیده می نگارمت

بهار در بهار من امید ماندگار من
به دفتر سپید دل همیشه می نگارمت

بیا به چشم باغ من به باور سراغ من که
لحظه لحظه در دلم چو عشق می فشارمت

قسم به نام هر چه او به میل حس گفتتگو
که دانه دانه مثل مو چو شانه می فشارمت

پرنده ی زمین من هیشه نازنین من
تو را ندیده ام ولی ندیده دوست می دارمت


تقدیم به ر.نوروزی

نویسنده وبلاگ