۲۰ آذر ۱۳۸۷

دوست دارم می پرستم ....


بازوانت را به مستی حلقه کن بر گردنم
تا بلرزد زیر بازوهای سیمینت تنم

چهره زیبای خود را از رخ من وا مگیر
جز به آغوش چمن یا دامن من جا مگیر

راز عشق خویش را آهسته خوان در گوش من
جستجو کن عشق را در گرمی آغوش من

من تو را تا بی کران ها ،من تو را تا کهکشان ها ، از زمین تا آسمان ها
من تو را همچون اهورا ، من تو را همچون مسیحا ،همچو عطر پاک گل ها

من تو را با هستی خود با وجودم ،عاشقم با خون خود با تار و پودم
من تو را با لحظه های انتظارم ، عاشقم با این نگاه بی قرارم
من تو را همچون پرستو ،یاسمن ها نسترن ها
من تو را با آنچه هستی
دوست دارم می پرستم

نویسنده وبلاگ