۳ دی ۱۳۸۷

برگی از تاریخ حمله اعراب به ایران




پس از حمله اعراب به ایران، ايستادگي و سختكوشي ايرانيان در نبردهای پراکنده، خالد سردار عرب را چندان خشمگين ساخت كه سوگند ياد كرد كه چنانكه برآنان پيروز شود دست به غذا نبرد، مگر آنكه نهري از خونشان جاري ساخته باشد. خالد براي راست آمدن اين سوگند دستور داد تا همه ي اسيران را بقتل رسانند، و اينكار تا چند شبانه روز ادامه داشت. در سالهاي 28 و 30 هجري تازيان دو دفعه مجبور شدند استخر را فتح كنند. در دفعه ي دوم مقاومت مردم چنان با رشادت و گستاخي مقرون بود كه فاتح عرب را از خشم و كينه ديوانه كرد. ميگويند خالد در نبرد ولجه عهد كرده بود كه تا هزار نفر را به هلاكت نرسانده باشد، دست به غذا نبرد. وي هنگامي اقدام به خوردن غذا كرد كه مقصود و مرادش برآورده شده بود. اين نبرد در محلي بنام ولجه اتفاق افتاد و بهمين اعتبار به نبرد ولجه معروف گرديد.
در برابر سيل هجوم تازيان شهرها و قلعه هاي بسيار ويران گشت. خاندان ها و دودمانهاي زياد بر باد رفت. نعمتها و اموال توانگران را تاراج كردند و غنايم و انفال نام نهادند. دختران و زنان ايراني را در بازار مدينه فروختند و سبايا و اسرا خواندند. مي گويند بيش از 42 هزار زن ايراني در ميان اعراب به عنوان كنيز تقسيم كردند. شهربانو دختر يزدگرد سوم، آخرين پادشاه ساساني که به اسارت گرفته شد، در مدينه به نکاح امام حسين درآمد. زیبایی و جذابیت این شاهزاده خانم ایرانی به قدری بوده که هنگامی که در خیابانهای دارالخلافه به همراه مابقی اسیران گردانده می شده زنان عرب را به گریه وا داشته است. چندین هزار پسر نوجوان ايراني را با سوزن دوك اَخته كرده ( قدرت جنسي را از آنها گرفتند) و به عنوان غلام چونان حيوان آنها را بكار گرفتند. همه ي اين كارها را نيز عربان در سايه ي شمشير و تازيانه انجام ميدادند. هرگز در برابر اين كارها هيچ كس آشكارا ياراي اعتراض نداشت. حد و جرم و قتل و حرق، تنها جوابي بود كه عرب، خاصه درعهد اُمويان به هرگونه اعتراضي مي داد. خشونت و قساوت عرب نسبت به مغلوب شدگان بي اندازه بود.
گفته اند كه وقتي سعد بن ابي وقاص بر مدائن دست يافت در آنجا كتابهاي بسيار ديد. نامه به عمر بن خطاب نوشت و در باب اين كتابها دستوري خواست عمر در پاسخ نوشت كه آن همه را به آب افكن كه اگر آنچه در آن كتابها هست سبب راهنمايي است خداوند براي ما قرآن فرستاده است كه از آنها راه نمايان تر است و اگر در آن كتابها جز مايه ي گمراهي نيست خداوند ما را از شر آنها در امان داشته است. از اين سبب آن همه كتابها را در آب يا آتش افكندند. گويند چنان كتاب از ايران بردند كه شش ماه حمام مصر را با سوزاندن كتابهاي ايران گَرم ميكردند.




منابع و ماخذ :
1 دو قرن سكوت ، دكتر عبدالحسين زرين كوب
2 ـ تاريخ ده هزار ساله ايران ، عبدالعظيم رضايي
3 ـ ايران ( از آغاز تا اسلام ) ، پرفسور رومن گيرشمن
4 ـ تاريخ ايران (از سلوكيان تا فروپاشي دولت ساساني ) ،] پژوهش دانشگاه كيمبريج [
5 ـ تاريخ طبري ، محمد بن جرير طبري
6- سایت خبرگزاری میراث فرهنگی




نویسنده وبلاگ