دلنوشته هایی در گذر زندگی
۲۱ مهر ۱۳۸۷
بگو چکار کنم؟!.......
می بینمت، دلم تنگ است؛
نمی بینمت، دلم تنگ است.
نه می توانم نبوده گیرم بودنِ تو را،
نه می توانم از بودنِ خودم فرارکنم:
بگو چکار کنم؟!
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
نویسنده وبلاگ
مشاهده نمایه کامل من