۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۷

عطار نیشابوری



در همه شهر خبر شد که تو معشوق منی
این همه دوری و پرهیز و تکبر چه کنی

حد و اندازه‌ی هرچیز پدیدار بود
مبر از حد صنما سرکشی و کبر و منی

از پی آنکه قضا عاشق تو کرد مرا
این همه تیر جفا بر من مسکین چه زنی

از غم تو غنیم وز همه عالم درویش
نیست چون من به جهان از غم درویش غنی

مکن ای دوست تکبر که برآرم روزی
نفسی سوخته وار از سر بی‌خویشتنی

نویسنده وبلاگ